فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

تفنگ به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

سلاح، جنگ‌افزار

فونتیک فارسی

tofang
اسم

rifle, gun, fusil, blunderbuss, shoulder firearm, carbine, shotgun, harquebus

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

ما دشمن را زیر آتش مداوم تفنگ گرفتیم.

We barraged the enemy with rifle fire.

تفنگ بادی

air gun

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تفنگ

  1. مترادف:
    اسلحه جنگ‌افزار سلاح مسلسل

ارجاع به لغت تفنگ

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تفنگ» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تفنگ

لغات نزدیک تفنگ

پیشنهاد بهبود معانی