آخرین به‌روزرسانی:

تقارن به انگلیسی

معنی

فونتیک فارسی

taghaaron

conjunction, simultaneity, symmetry

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تقارن

  1. مترادف:
    قرین مقارن هم‌زمانی نزدیکی هم‌گرایی
    متضاد:
    تباعد

ارجاع به لغت تقارن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تقارن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تقارن

لغات نزدیک تقارن

پیشنهاد بهبود معانی