با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

تقسیم کردن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

معادل انگلیسی لغت:
allocate, allot, dispense, dissever, divide, spread, parcel, part, partition, segment, share, slice

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
عامیانه divvy
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت تقسیم کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تقسیم کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تقسیم کردن

پیشنهاد بهبود معانی