آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

تقویت کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل متعدی
فونتیک فارسی / taghviyat kardan /

to make strong, to bolster, to support, fortify, to abet, to strengthen, to reinforce, to invigorate, to enrich, to energize

to make strong

to bolster

to support

fortify

to abet

to strengthen

to reinforce

to invigorate

to enrich

to energize

نیرو دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

روحیه‌ی کسی را تقویت کردن

to bolster one's morale

خاک را با کود تقویت کردن

to enrich a soil with fertilizer

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تقویت کردن

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
نیرومند ساختن قوی کردن
مترادف:
مقاوم ساختن استحکام بخشیدن
مترادف:
تحکیم بخشیدن

ارجاع به لغت تقویت کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تقویت کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تقویت کردن

لغات نزدیک تقویت کردن

پیشنهاد بهبود معانی