sexual intercourse, breeding, coitus, sex, coition, making love, copulation, lovemaking, fucking, screwing
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
با کسی جماع کردن
to have sex with someone
جماع با هر کس که پیش آید
indiscriminate sexual intercourse
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «جماع» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/جماع