خاکستری به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی و نمونه‌جمله‌ها
ترکیب سفید و سیاه
فونتیک فارسی
khaakestari
اسم
صفت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- حلقه‌ی خاکستری دود
- gray coils of smoke
- لباس او شامل یک دامن پشمی و یک کت خاکستری بود.
- Her ensemble consisted of a woollen skirt and a gray jacket.
مترادف و متضاد خاکستری
- به‌رنگ‌خاکستر، سربی‌رنگ، طوسی، خاکستری رنگ، خاکسترگون
- آلوده به خاکستر، آغشته به‌خاکستر
ارجاع به لغت خاکستری
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «خاکستری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خاکستری
لغات نزدیک خاکستری
- - خاکسترگاه
- - خاکسترگر
- - خاکستری
- - خاکستری تیره
- - خاکستریرنگ