پزشکی laryngitis, croup
سرفهی بلند کودک از علائم شایع خروسک است.
The child's loud cough is a common symptom of croup.
خروسک اغلب پساز سرماخوردگی یا عفونت ویروسی رخ میدهد.
Laryngitis often occurs after a cold or viral infection.
مکانیک wing nut, fly nut
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
برای محکم کردن این براکت روی قاب به یک خروسک نیاز دارم.
I need a fly nut to secure this bracket to the frame.
بدون خروسک کل تنظیمات ممکن است از هم بپاشد.
Without the wing nut, the entire setup could fall apart.
جانورشناسی cockerel, young rooster
خروسکی بزرگ در اطراف حیاط مزرعه میچرخید.
A proud young rooster strutted around the farmyard.
کشاورز خروسکی زیبا با پرهای جذاب را بزرگ کرد.
The farmer raised a beautiful cockerel with vibrant feathers.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «خروسک» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خروسک