آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:

خمیرترش به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / khamir torsh /

sourdough, leavening, leaven

sourdough

leavening

leaven

خمیرمایه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

او از مادربزرگش یاد گرفت که چگونه خمیرترش درست کند.

She learned how to make sourdough from her grandmother.

دستورالعمل به دو قاشق چای‌خوری خمیرترش نیاز داشت تا کیک به‌درستی پف کند.

The recipe called for two teaspoons of leavening for the cake to rise properly.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت خمیرترش

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خمیرترش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خمیرترش

لغات نزدیک خمیرترش

پیشنهاد بهبود معانی