امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

خوبی کردن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

نیکی کردن

فونتیک فارسی

khoobi kardan
فعل متعدی
to do good, to perform good deeds, to be good (to)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

- پدرم به خیلی‌ها خوبی کرد.

- My dad was good to a lot of people.

- خوبی کن تا خدا به تو اجر بدهد.

- Do good so that God may reward you.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت خوبی کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خوبی کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خوبی کردن

لغات نزدیک خوبی کردن

پیشنهاد بهبود معانی