امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

خوش صدا به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

دارای صدای خوب

فونتیک فارسی

khosh sedaa
صفت
having a good voice, sweet-singing, melodious, euphonious

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

- پرنده‌ی خوش‌صدا روی شاخه نشست.

- The sweet-singing bird perched on the branch

- میزبان رادیویی خوش‌صداست و گوش کردن به او لذتبخش است.

- The radio host has a good voice and is pleasant to listen to.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت خوش صدا

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خوش صدا» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خوش صدا

لغات نزدیک خوش صدا

پیشنهاد بهبود معانی