آخرین به‌روزرسانی:

دسترسی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / dastresi /

access, approach, reach, resort, availability, disposal

دستیابی، حصول، توانایی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

دسترسی به او مشکل است.

He is difficult to reach.

خارج از دسترسی

beyond reach

نمونه‌جمله‌های بیشتر

اجازه‌ی دسترسی نامحدود به شواهد موجود در پرونده به خبرنگاران داده شد.

Reporters were given unrestricted access to the evidence in the case.

کارآگاهان خواستار دسترسی به خانه‌ی او شدند.

Investigators wanted to get access to his home.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت دسترسی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دسترسی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دسترسی

لغات نزدیک دسترسی

پیشنهاد بهبود معانی