فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

دمدمی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • فونتیک فارسی

    damdami
  • dilettante, faddish, fickle, flighty, inconsistent, inconstant, light, lightheaded, moody, protean, temperamental, unstable, unsteady, wayward, whimsical
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت دمدمی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دمدمی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/دمدمی

لغات نزدیک دمدمی

پیشنهاد بهبود معانی