again, once more, over, anew, afresh, twice-done, second time, double
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
اگر دوباره شکست بخورم، کارم تمام است.
If I fail again, I'll be washed up.
آخ دوباره اسمش را فراموش کردم!
Ah, I forgot his name again!
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «دوباره» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دوباره