driving, drive, piloting, motoring, steerage, steering
driving
drive
piloting
motoring
steerage
steering
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
حواست را جمع رانندگی بکن!
Concentrate on your driving!
رانندگی در کوهستان بسیار سخت بود.
The drive through the mountains was very difficult.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «رانندگی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/رانندگی