رزمجو به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

جنگجو

فونتیک فارسی

razmjoo
صفت
belligerent, martial, commando, warlike, combatant, fighter

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

- او رزمجوی شجاعی بود که هیچگاه تسلیم نشد.

- She was a brave fighter who never gave up.

- هواپیماهای رزمجو

- fighter planes
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت رزمجو

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «رزمجو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/رزمجو

لغات نزدیک رزمجو

پیشنهاد بهبود معانی