با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

رست به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • (ریاضی) عرض
  • فونتیک فارسی

    rast
  • اسم
    ordinate
  • روینده، آنچه می‌روید
  • فونتیک فارسی

    -rost
  • سازه‌ی پیوندی
    combining form meaning "growing", "plant" as in کود رست (saprophyte)
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت رست

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «رست» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/رست

لغات نزدیک رست

پیشنهاد بهبود معانی