آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

رستوران به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / restooraan /

restaurant, eatery, tearoom, snack bar, chophouse

restaurant

eatery

tearoom

snack bar

chophouse

غذاخوری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

غذای این رستوران معروف است.

This restaurant's cuisine is famous.

رستوران محلی به‌خاطر کادر دوستانه و جو گرمش شناخته شده است.

The local eatery is known for its friendly staff and warm atmosphere.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد رستوران

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

ارجاع به لغت رستوران

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «رستوران» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/رستوران

لغات نزدیک رستوران

پیشنهاد بهبود معانی