آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

رشد کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل لازم
فونتیک فارسی / roshd kardan /

to grow, to grow up, to snowball, to build, to enlarge, to evolve, to develop, to thrive, to luxuriate

to grow

to grow up

to snowball

to build

to enlarge

to evolve

to develop

to thrive

to luxuriate

بزرگ شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

سود او صدبرابر رشد کرد.

His profits grew a hundredfold.

کاکتوس بیابانی در زیستگاه‌های خشک و گرم رشد می‌کند.

The desert cactus thrives in a dry and hot range.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت رشد کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «رشد کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/رشد کردن

لغات نزدیک رشد کردن

پیشنهاد بهبود معانی