آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

رفتار کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل لازم
فونتیک فارسی / raftaar kardan /

to behave, to act, acquit, bear, comport, to deal, to demean, to deport, to do, to treat, to walk, to run, to perform, to handle, to function, to comport

to behave

to act

acquit

bear

comport

to deal

to demean

to deport

to do

to treat

to walk

to run

to perform

to handle

to function

to comport

سلوک کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

آن‌ها با او بسیار بد رفتار کردند.

They treated her horribly.

در جلسه به‌نحوِ احسن رفتار کرد.

She acquitted herself well in the meeting.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت رفتار کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «رفتار کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/رفتار کردن

لغات نزدیک رفتار کردن

پیشنهاد بهبود معانی