آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

رم کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل لازم
فونتیک فارسی / ram kardan /

to run wild, to get spooked, to buck, to bolt (away)

to run wild

to get spooked

to buck

to bolt

چموشی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

اسب رم کرد و سوار خود را انداخت.

The horse ran wild and and threw its rider over.

اسب وحشیانه رم کرد.

The horse bucked wildly.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت رم کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «رم کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/رم کردن

لغات نزدیک رم کردن

پیشنهاد بهبود معانی