sufferer, worker, laborious, proletarian, assiduous, toiler, industrious, laborer, hard-working, painstaking
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
کشاورز زحمتکش
laborious farmer
مردم زحمتکش
hard-working people
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «زحمتکش» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/زحمتکش