با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

زن‌عمو به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • همسر عمو
  • فونتیک فارسی

    zanamoo
  • اسم
    wife of one's paternal uncle, aunt, aunty, auntie
    • - امروز با مامان و زن‌عمویم به خرید رفتیم.

    • - I went shopping with my mum and aunty today.
    • - زن‌عمو خواهرم را برای پیاده‌روی بیرون می‌برد.

    • - Aunty is taking my sister out for a walk.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت زن‌عمو

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «زن‌عمو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/زن‌عمو

لغات نزدیک زن‌عمو

پیشنهاد بهبود معانی