با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

سالن غذاخوری به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • تالاری که در آن غذا می‌خورند
  • فونتیک فارسی

    saalone ghazaakhori
  • اسم
    mess hall, dining hall
    • - اتاق از طریق راهرو به سالن غذاخوری وصل می‌شود.

    • - The room connects with the dining hall by means of a hallway.
    • - بچه‌ها در سالن غذاخوری بودند.

    • - The children were in the dining hall.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت سالن غذاخوری

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سالن غذاخوری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سالن غذاخوری

لغات نزدیک سالن غذاخوری

پیشنهاد بهبود معانی