سرنوشت به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی و نمونه‌جمله‌ها
طالع، قسمت
فونتیک فارسی
sarnevesht
اسم
destiny, fate, kismet, karma, fortune, predestination, star, portion, doom, lot
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- سرنوشت جنگ فقط به تصمیمات یک نفر بستگی داشت.
- The war's destiny hinged on the decisions of only one man.
- قاضی سرنوشت او را تعیین خواهد کرد.
- The judge will decide his fate.
مترادف و متضاد سرنوشت
- اقبال، بخت، تقدیر، طالع، قدر، قسمت، قضا، مقدر، نصیب
- سرگذشت، ماجرا
- سرانجام، عاقبت
ارجاع به لغت سرنوشت
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «سرنوشت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سرنوشت
لغات نزدیک سرنوشت
- - سرنگونی
- - سرنوازنده
- - سرنوشت
- - سرنوشت باوری
- - سرنوشتساز