coerce, oppress, overbear, quell, repress, ride, smother, squash, squelch, stifle, strangle, suffocate, suppress, tread
coerce
oppress
overbear
quell
repress
ride
smother
squash
squelch
stifle
strangle
suffocate
suppress
tread
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
روانشناسی سلامت روان frustrate, repress
frustrate
repress
مجازی throttle
throttle
با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «سرکوب کردن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سرکوب کردن