آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

سمی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / sami[y] /

poisonous, toxic, venomous, virulent, noxious

poisonous

toxic

venomous

virulent

noxious

زهرآلود

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

گازهای سمی نیمی از ساختمان را فراگرفته است.

Poisonous fumes have invaded half of the building.

فضولات سمی که ماهی‌ها را می‌کشد.

the noxious wastes that kill the fish.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سمی

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
مترادف:

ارجاع به لغت سمی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سمی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سمی

لغات نزدیک سمی

پیشنهاد بهبود معانی