فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

سناتور به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • عضو مجلس سنا
  • فونتیک فارسی

    senaator
  • اسم
    senator
    • - هنگام اعترافات آن سناتور، خبرنگاران با دمشان گردو می‌شکستند.

    • - The press had a field day with the senator's confession.
    • - دو سناتور با هم دشمن دیرینه بودند.

    • - There was bad blood between the two senators.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد سناتور

ارجاع به لغت سناتور

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سناتور» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سناتور

لغات نزدیک سناتور

پیشنهاد بهبود معانی