فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

سناتور به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

عضو مجلس سنا

فونتیک فارسی

senaator
اسم

senator

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

هنگام اعترافات آن سناتور، خبرنگاران با دمشان گردو می‌شکستند.

The press had a field day with the senator's confession.

دو سناتور با هم دشمن دیرینه بودند.

There was bad blood between the two senators.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سناتور

  1. مترادف:
    عضو سنا عضو مجلس‌اعیان نماینده مجلس اعیان

ارجاع به لغت سناتور

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سناتور» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سناتور

لغات نزدیک سناتور

پیشنهاد بهبود معانی