با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

طلا به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • زر
  • فونتیک فارسی

    talaa
  • اسم
    gold, aurum
    • - بهای طلا رو به کاهش است.

    • - The price of gold is on the downside.
    • - طلا به آسانی خورده نمی‌شود.

    • - Gold does not corrode easily.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد طلا

ارجاع به لغت طلا

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «طلا» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/طلا

پیشنهاد بهبود معانی