paternal uncle
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
عمو مهدیخان سرگذشتهای زیادی دربارهی پدر خود میدانست.
Uncle Mehdikhan knew many anecdotes about his father.
عمو احمدخان در خوراک خوشسلیقه بود.
Uncle Ahmadkhan was a gourmet.
کلمهی «عمو» در زبان انگلیسی به uncle ترجمه میشود، اما این ترجمه کلی است و در فارسی، «عمو» به طور خاص به برادر پدری اطلاق میشود؛ در حالی که در انگلیسی برای همهی برادران والدین از یک واژه استفاده میشود. برای مشخصتر بودن، در انگلیسی ممکن است بگوییم paternal uncle یعنی «عموی پدری».
در فرهنگ فارسی، عمو جایگاهی عاطفی و خانوادگی ویژه دارد. او میتواند همچون پدری دوم باشد، کسی که اغلب در کنار خانواده نقش حمایتی دارد، به ویژه در خانوادههای گسترده. در ادبیات کودکانهی فارسی، «عمو» چهرهای مهربان و دوستداشتنی دارد. مثلاً شخصیتهایی مانند «عمو نوروز» نمونههایی از تصویر مثبت و دلنشین این نقش هستند که در ذهن کودکان شکل گرفتهاند. در داستانها، عموها معمولاً افرادی خوشقلب، شوخطبع، یا حامی هستند که به فرزندان برادرشان محبت و توجه نشان میدهند.
از طرفی، در عرف اجتماعی ایران، گاهی به مردان بزرگتر و محترم که رابطهی خویشاوندی هم ندارند، برای احترام یا صمیمیت «عمو» گفته میشود؛ بهخصوص در خطاب کودکان به افراد بزرگتر. این کاربرد غیررسمی، که نوعی محبتآمیز و غیرخویشاوندانه است، در بسیاری از جوامع فارسیزبان رواج دارد.
کلمهی «عمو» نهتنها مفهومی خانوادگی دارد، بلکه بخشی از فرهنگ گفتاری و روابط اجتماعی ایرانیان را هم بازتاب میدهد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «عمو» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/عمو