امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

عمود به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

amood
perpendicular

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
pillar, column, army corps
mace, club
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد عمود

  1. مترادف:
    چماق چوبدستی گرز
  1. مترادف:
    تیرک ستون

ارجاع به لغت عمود

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «عمود» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/عمود

لغات نزدیک عمود

پیشنهاد بهبود معانی