با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

عمو به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • برادر پدر
  • فونتیک فارسی

    amoo
  • اسم
    paternal uncle
    • - عمو مهدی‌خان سرگذشت‌های زیادی درباره‌ی پدر خود می‌دانست.

    • - Uncle Mehdikhan knew many anecdotes about his father.
    • - عمو احمد‌خان در خوراک خوش‌سلیقه بود.

    • - Uncle Ahmadkhan was a gourmet.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد عمو

ارجاع به لغت عمو

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «عمو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/عمو

لغات نزدیک عمو

پیشنهاد بهبود معانی