عمو به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

برادر پدر

فونتیک فارسی

amoo
اسم
paternal uncle

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

- عمو مهدی‌خان سرگذشت‌های زیادی درباره‌ی پدر خود می‌دانست.

- Uncle Mehdikhan knew many anecdotes about his father.

- عمو احمد‌خان در خوراک خوش‌سلیقه بود.

- Uncle Ahmadkhan was a gourmet.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد عمو

ارجاع به لغت عمو

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «عمو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/عمو

لغات نزدیک عمو

پیشنهاد بهبود معانی