آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

عیب جویی کردن به انگلیسی

معنی‌ها

animadvert, criticize, henpeck, quarrel, rail, reproach, scold, carp, complain, natter

animadvert

criticize

henpeck

quarrel

rail

reproach

scold

carp

complain

natter

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

عامیانه knock, bad-mouth, rag, bad-mouth

knock

bad-mouth

rag

bad-mouth

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت عیب جویی کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «عیب جویی کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/عیب جویی کردن

لغات نزدیک عیب جویی کردن

پیشنهاد بهبود معانی