آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

فرسپس به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / forseps /

forceps

forceps

ابزاری دستی برای گرفتن و نگه داشتن اشیاء

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

فرسپس ابزارهای ضروری در بسیاری از روش‌های پزشکی هستند.

Forceps are essential tools in many medical procedures.

او فرسپس را روی سینی استریل انداخت.

She dropped the forceps on the sterile tray.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت فرسپس

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فرسپس» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/فرسپس

لغات نزدیک فرسپس

پیشنهاد بهبود معانی