قلقلک به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

تحریک بدن برای خنداندن کسی

فونتیک فارسی

ghelghelak
اسم
tickle, tickling, titillation, tingling

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

- قلقلک کنجکاوی

- the tickle of curiosity

- قلقلک آرام پر

- the gentle tickle of a feather
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت قلقلک

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «قلقلک» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/قلقلک

لغات نزدیک قلقلک

پیشنهاد بهبود معانی