آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: سه‌شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۴

    مخارج به انگلیسی

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    اسم جمع
    فونتیک فارسی / makhaarej /

    expenses, costs, expenditures, outgoings, dues

    expenses

    costs

    expenditures

    outgoings

    dues

    خرج‌ها

    مخارج اضافی

    additional costs

    او حساب همه‌ی مخارج را دارد.

    He keeps count of all expenditures.

    اسم جمع
    فونتیک فارسی / makhaarej /

    vents, outlets

    vents

    outlets

    مخرج‌ها

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد مخارج

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    خرج نفقه هزینه
    متضاد:
    مداخل

    سوال‌های رایج مخارج

    مخارج به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «مخارج» در زبان انگلیسی به expenses ترجمه می‌شود.

    مخارج به مجموعه‌ی هزینه‌هایی اطلاق می‌شود که افراد، خانواده‌ها، سازمان‌ها یا دولت‌ها برای تأمین نیازها، کالاها و خدمات مختلف پرداخت می‌کنند. این واژه در زندگی مالی روزمره کاربردی بسیار گسترده دارد و بخش مهمی از برنامه‌ریزی اقتصادی و مدیریت منابع مالی را تشکیل می‌دهد. مخارج می‌توانند ضروری یا اختیاری باشند، و بر اساس میزان درآمد و اهداف فردی یا سازمانی، الگوهای متفاوتی از هزینه‌کرد شکل می‌گیرد.

    در زندگی فردی و خانوادگی، مخارج شامل هزینه‌هایی مانند خوراک، پوشاک، مسکن، آموزش، حمل‌ونقل، بهداشت و تفریحات می‌شود. توانایی مدیریت مخارج به شیوه‌ای منطقی، نقش مهمی در حفظ تعادل مالی دارد. افرادی که توانایی بودجه‌بندی مناسب ندارند، معمولاً با مشکلاتی مانند بدهی، اضطراب مالی و ناتوانی در پس‌انداز مواجه می‌شوند. در مقابل، کسانی که به شکل منظم و هدفمند مخارج خود را ثبت و کنترل می‌کنند، معمولاً از امنیت مالی بیشتری برخوردارند.

    در سطح سازمانی، مخارج به هزینه‌های جاری و سرمایه‌ای تقسیم می‌شوند. هزینه‌های جاری شامل مواردی مانند حقوق کارکنان، اجاره، قبوض، مواد اولیه و سایر هزینه‌های روزمره هستند، در حالی که هزینه‌های سرمایه‌ای به سرمایه‌گذاری در دارایی‌های بلندمدت مانند تجهیزات، ماشین‌آلات یا ساختمان‌ها اختصاص می‌یابد. کنترل دقیق مخارج برای سودآوری و تداوم فعالیت اقتصادی هر سازمان ضروری است، و معمولاً تحت نظارت حسابداری و مدیریت مالی قرار دارد.

    در اقتصاد کلان، دولت‌ها نیز با مقوله‌ی مخارج عمومی سر و کار دارند. بودجه‌ی سالانه‌ی کشورها شامل برآوردی از درآمدها و هزینه‌هاست که بر اساس آن سیاست‌های مالی طراحی می‌شوند. مخارج دولت می‌تواند در بخش‌هایی مانند آموزش، بهداشت، دفاع، زیرساخت‌ها و حمایت‌های اجتماعی صرف شود. تعادل بین مخارج عمومی و درآمدهای دولتی، نقش تعیین‌کننده‌ای در سلامت اقتصادی کشور و میزان تورم یا رکود دارد.

    مفهوم مخارج تنها به پولی که خرج می‌شود محدود نیست، بلکه بازتابی از اولویت‌ها، سبک زندگی، فرهنگ مصرف، و نگرش اقتصادی افراد و جوامع است. در جهانی که منابع محدود و نیازها بی‌پایان‌اند، مدیریت هوشمندانه‌ی مخارج، هنری حیاتی برای زندگی پایدار و موفق به شمار می‌آید.

    ارجاع به لغت مخارج

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «مخارج» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مخارج

    لغات نزدیک مخارج

    • - مخابره تلگرافی
    • - مخابره کردن
    • - مخارج
    • - مخارج واقعی
    • - مخازن
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    garbled gastrointestinal gateway gear up gelatinous out of nowhere over the years Jul jump at jump on the bandwagon Jun juristic just then just as kinda تندیس نفت ماهی آبشش‌آبی ماهی دهان‌کاغذی ماهی گل‌خورک مزین کیقباد یاتاقان نفتالین زعفران لق لحیم میلیارد میلیاردر میلیون
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.