فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

مختل کردن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

معادل انگلیسی لغت:
  • encumber, discomfit, dislocate, disrupt, hamper, interfere, invade, snag, unbalance, upset, violate
  • عامیانه hogtie
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد مختل کردن

ارجاع به لغت مختل کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مختل کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مختل کردن

لغات نزدیک مختل کردن

پیشنهاد بهبود معانی