encumber, discomfit, dislocate, disrupt, hamper, interfere, invade, snag, unbalance, upset, violate
encumber
discomfit
dislocate
disrupt
hamper
interfere
invade
snag
unbalance
upset
violate
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
عامیانه hogtie
hogtie
با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «مختل کردن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مختل کردن