miracle, prodigy, wonder, event, wonderwork, supernatural
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
پیامبری که معجزه میکرد
a prophet who performed miracles
درمان معجزه آسا
a miracle cure
این معجزه در بیان نمیگنجد.
This miracle is past explaining.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «معجزه» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/معجزه