معیشت به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

گذران، امرار معاش

فونتیک فارسی

ma'ishat
اسم
livelihood, living, bringing the bacon home, earning a living

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

- معیشت او به کسب‌وکار کوچکش متکی بود.

- Her livelihood depended on her small business.

- از دست دادن شغلش تاثیری جدی بر معیشت و ثبات اقتصادی‌اش گذاشت.

- Losing his job had a severe impact on his livelihood and financial stability.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد معیشت

ارجاع به لغت معیشت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «معیشت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/معیشت

لغات نزدیک معیشت

پیشنهاد بهبود معانی