آخرین به‌روزرسانی:

مغزی به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی

maghzaa

cerebral

nipple, adapter, [shue] welt, piping

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
خیاطی

gusset, piping

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت مغزی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مغزی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مغزی

لغات نزدیک مغزی

پیشنهاد بهبود معانی