با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

مغزی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

maghzaa
cerebral
nipple, adapter, [shue] welt, piping
خیاطی
gusset, piping
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت مغزی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مغزی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مغزی

پیشنهاد بهبود معانی