فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

موازی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • هم‌راستا
  • فونتیک فارسی

    movaazi
  • صفت
    parallel, collateral
    • - تراکتورها شیارهای موازی در زمین ایجاد می‌کردند.

    • - Tractors furrowed the land in parallel lines.
    • - دو خط موازی هرگز با هم برخورد نمی‌کنند.

    • - Two parallel lines never meet.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد موازی

ارجاع به لغت موازی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «موازی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/موازی

پیشنهاد بهبود معانی