فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

میانگین به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • میانگین، حد وسط
  • فونتیک فارسی

    miyaangin
  • اسم
    average, mean
    • - میانگین 11 و 14 و 20 عبارت‌ است‌ از 15.

    • - The average of 11,14 and 20 is 15.
    • - میانگین اجاره‌ی هر اتاق 50 دلار است.

    • - The average rental for each room is $ 50.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد میانگین

ارجاع به لغت میانگین

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «میانگین» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/میانگین

لغات نزدیک میانگین

پیشنهاد بهبود معانی