آخرین به‌روزرسانی:

نافرجام به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / naafarjaam /

unsuccessful, useless, futile

بی‌نتیجه، بدعاقبت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

تلاش‌هایم برای تعمیر گلدان شکسته نافرجام بود.

My attempts to fix the broken vase were futile.

کوشش برای عوض کردن نظر او نافرجام بود.

It was a futile effort to convince him to change his mind.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد نافرجام

  1. مترادف:
    بی‌انتها
  1. مترادف:
    بدبخت بدعاقبت مشووم

ارجاع به لغت نافرجام

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نافرجام» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/نافرجام

لغات نزدیک نافرجام

پیشنهاد بهبود معانی