فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

نقد کردن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • نقد، نقدینه کردن
  • فونتیک فارسی

    naghd kardan
  • to cash, to cash in, to convert into cash, to liquidate
    • - چکی را نقد کردن

    • - to cash a check
    • - امیر ژتون‌های خود را نقد کرد.

    • - Amir cashed in his chips
    • - اموال دزدی را نمی‌شود به‌آسانی نقد کرد.

    • - one cannot easily turn stolen goods into cash
  • to criticise or criticize, to appraise, to evaluate, to assess
    • - او در نقد کردن نمایشنامه و شعر مهارت ویژه‌ای دارد.

    • - he has a special skill in evaluating plays and poems
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت نقد کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نقد کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/نقد کردن

لغات نزدیک نقد کردن

پیشنهاد بهبود معانی