آخرین به‌روزرسانی:

نهادی به انگلیسی

معنی‌ها

معادل انگلیسی لغت:

inborn, inbred, ingrown, inherent, institutional, internal, intimate, intrinsic, native, natural, organic, unstudied

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

دستور زبان nominative

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت نهادی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نهادی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/نهادی

لغات نزدیک نهادی

پیشنهاد بهبود معانی