فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

نوآوری به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • ابداع، ابتکار
  • فونتیک فارسی

    nõ'aavari
  • اسم
    innovation, neologism, coinage, novelty, invention, coining, initiative, neology, novation, neoterism
    • - این نوآوری برایش شهرت و ثروت آورد.

    • - This innovation brought him fame and fortune.
    • - برگر گیاهی یک نوآوری است.

    • - The vegetarian burger is an innovation.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد نوآوری

ارجاع به لغت نوآوری

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نوآوری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/نوآوری

لغات نزدیک نوآوری

پیشنهاد بهبود معانی