فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

نیمه جان به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • در حال مردن
  • فونتیک فارسی

    nimejaan
  • صفت
    half-dead, half-alive, almost-dead, in a bad shape, moribund
    • - گیاه بعد از روزها بی‌آبی نیمه‌جان شده بود.

    • - The plant looked half-dead after being left unwatered for days.
    • - سرباز درحالیکه در اثر جراحات نیمه‌جان شده بود، تلوتلوخوران به داخل کمپ رفت.

    • - The soldier stumbled into camp, half-dead from his injuries.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت نیمه جان

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نیمه جان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/نیمه جان

لغات نزدیک نیمه جان

پیشنهاد بهبود معانی