آیکن بنر

فقط تا پایان امروز - تا 50% تخفیف برای خرید اشتراک هوش مصنوعی

فقط تا پایان امروز - تا 50% تخفیف خرید AI

اعمال کد تخفیف
آخرین به‌روزرسانی:

همکاری کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل متعدی
فونتیک فارسی / hamkaari kardan /

to cooperate, to collaborate, to help out, to do teamwork

to cooperate

to collaborate

to help out

to do teamwork

در یک راستا کار کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

من و پدرم در نگارش چندین فرهنگ لغت با هم همکاری کردیم.

My father and I collaborated in the writing of several dictionaries.

ما در نظر داریم با پلیس کاملاً همکاری کنیم.

We intend to cooperate fully with the police.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت همکاری کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «همکاری کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/همکاری کردن

لغات نزدیک همکاری کردن

پیشنهاد بهبود معانی