آخرین به‌روزرسانی:

پره به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / parre /

wing, paddle, fin, blade, sail

تیغه

پره‌ی چپ بینی

left wing of the nose

پره‌ی تیز

sharp blade

slat

چوب یا پلاستیک و غیره

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پره

  1. مترادف:
    پروانه
  1. مترادف:
    چرخ‌دنده دندانه
  1. مترادف:
    چنبر چنبره حلقه

ارجاع به لغت پره

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پره» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پره

لغات نزدیک پره

پیشنهاد بهبود معانی