فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

پروانه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • مجوز
  • فونتیک فارسی

    parvaane
  • اسم
    permission, certificate, permit, license
    • - پروانه یا اجازه‌ی حرکت (کشتی)

    • - sailing orders
    • - آنها پروانه‌ی ساخت 200 خانه‌ی جدید را دارند

    • - They have permission to build 200 new houses
  • (مکانیک) پره، ملخ
  • فونتیک فارسی

    parvaane
  • اسم
    fan, propeller
    • - لوله‌کش بدون پروانه

    • - a gypsy plumber
    • - تسمه‌ی پروانه (اتومبیل)

    • - fan belt
  • (جانورشناسی) شاه‌پرک، حشره‌ای با بال‌های نازک و رنگی
  • فونتیک فارسی

    parvaane
  • اسم
    butterfly
    • - نور پروانه را به سوی خود می‌کشد.

    • - Light attracts moths.
    • - ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز

    • - o,bird of dawn, learn love from the moth
    • - طبیعت به این گل زیبایی داده است تا پروانه را جلب کند.

    • - Nature has endowed this flower with beauty so that it may attract butterflies.
    • - زیبایی رنگ‌آمیزی یک پروانه

    • - the beauty of a butterfly's coloration
    • - پروانه دارای چشمان مرکب است.

    • - A butterfly has compound eyes.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد پروانه

ارجاع به لغت پروانه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پروانه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/پروانه

لغات نزدیک پروانه

پیشنهاد بهبود معانی