آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: پنج‌شنبه ۱۲ تیر ۱۴۰۴

    مجوز به انگلیسی

    معنی

    فونتیک فارسی / mojavvaz /

    authorization, justification, ground

    authorization

    justification

    ground

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد مجوز

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    اجازه پته پروانه جواز

    سوال‌های رایج مجوز

    مجوز به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «مجوز» در زبان انگلیسی به license یا permit ترجمه می‌شود، که بسته به زمینه‌ی کاربرد، یکی از این دو واژه استفاده می‌شود.

    License بیشتر برای مجوزهای رسمی و تخصصی مانند گواهینامه‌ی رانندگی، مجوز فعالیت حرفه‌ای یا نرم‌افزار به‌کار می‌رود.

    Permit معمولاً برای مجوزهای موقتی یا ساختمانی، مانند مجوز ساخت یا ورود به منطقه‌ی خاص استفاده می‌شود.

    مجوز، سندی رسمی و حقوقی است که از سوی نهاد یا مرجع قانونی صادر می‌شود و به فرد یا سازمان اجازه‌ی انجام فعالیتی خاص را می‌دهد. این فعالیت ممکن است در حالت عادی محدود، ممنوع یا نیازمند نظارت باشد و تنها در صورت صدور مجوز، اجرای آن از نظر قانونی مجاز تلقی می‌شود. هدف از صدور مجوز، ایجاد نظم، کنترل کیفیت، حفظ ایمنی عمومی، و تضمین تبعیت افراد و نهادها از قوانین و مقررات جاری است.

    فرآیند دریافت مجوز معمولاً شامل ارائه‌ی درخواست رسمی، طی مراحل ارزیابی و تأیید صلاحیت، پرداخت هزینه‌های مربوط و رعایت شرایط تعیین‌شده توسط مرجع صادرکننده است. گاهی اوقات این مراحل شامل بازرسی‌های فنی، ارائه‌ی مدارک تخصصی، گذراندن دوره‌های آموزشی یا آزمون نیز می‌شود. این فرآیند ممکن است بسته به نوع مجوز و حوزه‌ی فعالیت (مانند پزشکی، ساختمان‌سازی، آموزش، یا حمل‌ونقل) بسیار دقیق و زمان‌بر باشد.

    مجوزها معمولاً مدت اعتبار مشخصی دارند و لازم است پس از پایان این دوره، برای تمدید آن اقدام شود. همچنین در صورت نقض قوانین یا استفاده‌ی نادرست از مجوز، ممکن است آن مجوز باطل یا تعلیق شود. به‌عنوان مثال، اگر دارنده‌ی مجوز رستوران شرایط بهداشتی را رعایت نکند، امکان دارد مجوز فعالیت وی توسط نهادهای نظارتی لغو شود. به همین دلیل، دریافت و نگهداری مجوز مستلزم رعایت پیوسته‌ی استانداردها و قوانین مربوطه است.

    در بسیاری از حوزه‌های عمومی و تجاری، داشتن مجوز به‌منزله‌ی اعتبار قانونی و حرفه‌ای محسوب می‌شود. برای مثال، شرکت‌ها برای فعالیت در بازارهای خاص نیازمند دریافت مجوز از مراجع اقتصادی یا صنعتی هستند و این مجوزها می‌توانند عاملی مهم در جلب اعتماد مشتریان، شرکای تجاری و سرمایه‌گذاران باشند. از سوی دیگر، فعالیت بدون مجوز در بسیاری از کشورها جرم تلقی شده و می‌تواند تبعات قانونی از جمله جریمه، توقیف اموال یا حتی مجازات‌های شدیدتری را در پی داشته باشد.

    در دنیای دیجیتال نیز مفهوم مجوز کاربرد گسترده‌ای دارد. برای نمونه، مجوزهای نرم‌افزاری (software licenses) تعیین می‌کنند که یک کاربر تا چه میزان می‌تواند از یک برنامه یا پلتفرم استفاده کند—چه به‌صورت رایگان و چه در قالب پرداخت هزینه. در زمینه‌ی مالکیت فکری، مجوز به صاحب اثر اجازه می‌دهد تا بهره‌برداری محدود یا گسترده از اثر خود را به فرد یا سازمانی دیگر منتقل کند، بدون اینکه مالکیت اثر را واگذار نماید. این نوع مجوزها ابزار مهمی برای مدیریت حقوق و منابع در عصر اطلاعات به‌شمار می‌روند.

    ارجاع به لغت مجوز

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «مجوز» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مجوز

    لغات نزدیک مجوز

    • - مجموعه هنری امانتی
    • - مجنون
    • - مجوز
    • - مجوس
    • - مجوسیان
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    paddle tennis sphygmomanometer motor home newsletter invoice wetsuit three sheets to the wind job hunting apply alumna antibody food poisoning for example for real for sure جهت‌دهی آنفلوانزا ماهی هامور سپور ماهی کفشک ماهی باراکودا ماهی آمبرجک ماهی سرخ‌طبل ماهی لوتی قفس ابطال باطله باطل کردن بطالت واجد شرایط
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.